خوشحال بودم که بیستم پامیشم میرم خونم.راستش توی شهرم م اتفاق خاصی نیفتاده ومیدونم برم فورا حوصلم سرمیره 

ولیکن غیرقابل تحمل شده تحمل زندگی اینجا.اگریک درصدمیدونستم دانشگاه توی ایرن اینجوریه عمرا پامومیزاشتم.قیددکترشدنم میزدم یک کاردیگه میکردم.اینکه ب هزاروهشتصدوبیست وسه روش شمال زیمباوه همه سعی کنن توروبه فنابدن.همه سنگ بندازن که ادم علمی نشی!بیسواادباربیای!

ازاستادش گرفته تا اموزشش تا وزیرش.

این روزهامشاوره که به کنکور یهامیدادم ازخودم بدم امد.اوناخرن نمیفهمن اما ایا داری ب جای درستی هدایتشون میکنی؟افسردگی میگیرن بیان ببینن دانشگاه چیزی که فکرمیکردن وچیزی که واقعامیبینن چقدرفرق داره.

ممکنه کسی بخونه فکرکنه ناشکری میکنم بخاطررشتم امااتفاقن اینهابه این سببه که رشتمودوست دارم.

 

کلاسای کنکورم مجبورم میکنن تا28ام مشهددباشم.

بعدعیدتازه چ بلاهایی قراره سرم بیاد.اونقدرقراره دهنم سرویس بشه که فکرشم داغونم میکنه!یک عالمه درس که اصلا قابل جمع شدن نیستند.


آن تک درختی که درپای طوفان نشسته

حوصله ای نمونده،نایی نمونده،راهی نمونده.

من بارخ چون خزان زردم بی تو،توبارخ چون بهارچونی بی من؟

تحمل ,دانشگاه ,ب ,توی ,یک ,بخاطررشتم ,کسی بخونه ,بخونه فکرکنه ,فکرکنه ناشکری ,ممکنه کسی ,داره ممکنه

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران